امام صادق علیه السلام
از داود بن كثیر رقّى روایت شده كه گفت: من با امام جعفر صادق علیه السّلام براى حج خارج شدم، اول وقت ظهر شد حضرت صادق بمن فرمود: ما در زمین بىآب و گیاهى وارد شدیم، وقت ظهر فرا رسید، ما را از جاده خارج كن! از جاده خارج شدیم و در زمینى كه آب نداشت وارد گردیدیم، حضرت صادق با پاى خود بزمین اشاره كرد، چشمه آبى كه چون یك قطعه برف بود براى ما جارى شد، امام علیه السّلام وضو گرفت من نیز وضو گرفتم و با آن حضرت نماز خواندیم.
وقتى كه خواستیم حركت نمائیم من توجه كردم و یك شاخه خرمائى دیدم حضرت صادق فرمود: آیا دوست دارى كه از این شاخه خرما بتو رطبى دهم؟ گفتم: آرى، آن بزرگوار بدست خود بآن شاخه زد و آن را تكان داد، آن شاخه بشدت بحركت آمد و خوشههاى خرما پائین آمدند و آن حضرت از انواع رطب بمن داد، آنگاه با دست خود آن درخت خرما را مسح كرد و فرمود: بحال اولیه خود برگرد، آن درخت بحال خود برگردید.
ترجمه إثبات الوصیةص347و 348
صلی الله علیک یا ابا الحسن یا علی بن موسی الرضا و رحمه الله و برکاته